آمنه مستقیمی | شهرآرانیوز؛ مرور سخنان امام رضا (ع) درباره پیامبر (ص) و اهتمام آن حضرت (ع) در عمل به سیره جدشان، از بهترین راههای درک رحمة للعالمین بودن نبی خاتم (ص) است؛ مسئلهای که در گفتگو با حجت الاسلام والمسلمین «سیدمحمدباقر علم الهدی»، کارشناس معارف و مدیر حوزه علمیه قاسم بن الحسن (ع) بررسی شده است و مشروح آن در ادامه میآید:
از مهمترین رسالتهای اهل بیت (ع)، رمزگشایی از بیانات قرآن و پیامبر (ص) است که برای آن تلاش بلیغ داشته اند تا اسرار وحی و سخنان نبی (ص) را که تالی تلو قرآن است، تبیین و راه سعادت بشر از این رهگذر هموار شود؛ وجود مقدس امام رضا (ع) از چهرههای ماندگاری هستند که در ترویج سیره نبوی (ص) بسیار کوشیده اند؛ امام رضا (ع) فرمودند: مؤمن، مؤمن واقعی نیست، مگر آنکه سه خصلت در او باشد: سنتی از پروردگارش و سنتی از پیامبرش و سنتی از امامش، اما سنت پروردگارش، پوشاندن راز خود است، اما سنت پیغمبرش، مدارا و نرم رفتاری با مردم است، اما سنت امامش صبر کردن در زمان تنگدستی و پریشان حالی است.
این سخن حضرت رضا (ع) نشان میدهد پیامبر (ص) با مردم اهل مدارا بوده است و با آنها نشست و برخاست کرده و شریک غم آنها بوده است؛ مدارا یعنی انسان خود را در حد دیگران قرار داده و با آنها زندگی کند، اینکه پیامبر (ص) بر خاک مینشستند و در بازارها راه میرفتند و با غلامان غذا میخوردند از جلوههای همین مدارا با مردم بوده است.
امام رضا (ع) در پذیرش اجباری ولایت عهدی چند شرط را برای مأمون بیان کردند و فرمودند: یکی آنکه من را در کاخ خود سکنی ندهی و منزلی بیرون از کاخ برای من مهیا کنی تا درِ خانه من به روی مردم باز باشد.
ایشان در نامه به امام جواد (ع) نوشتند: به من خبر رسیده که غلامان و خادمان بیت هرگاه سوار بر مرکب میشوی تا از خانه بیرون بروی تو را از در کوچک خانه بیرون میبرند، این عمل ریشه در بخل آنان دارد تا از جانب تو به احدی خیر نرسد. از تو میخواهم به حقی که به عنوان پدر و امام بر تو دارم، رفت وآمدت جز از در بزرگ خانه نباشد، وقتی سوار میشوی درهم و دینار همراهت باشد، احدی به تو عرض حاجت نکند جز اینکه به او عطا کنی...»
این رفتار و سلوک و توصیهها به جوادالائمه (ع) همگی ریشه در مدارا با مردم دارد، اخلاقی که حضرت رضا (ع) از جدشان رسول خدا (ص) به ارث برده اند.
مهمترین شاخصه حیات امام رضا (ع) چه در دوران ولایت عهدی و چه قبل از آن، رسیدگی به مردم بوده است. اینکه ایشان فرمودند: هر کسی که مشکلی از زندگی کسی باز کند خدا همه مشکلات او را در دنیا و آخرت باز میکند، حکایت از عمق ارادت و محبت به مردم دارد وقتی امام (ع) در مدینه بودند همه از الطاف ایشان بهره مند میشدند، فقیری به ایشان مراجعه نمیکرد مگر آنکه ایشان او را بی نیاز میکردند همچون امیرالمؤمنین (ع) که همه فقرای مدینه را میشناختند؛ بعد از هجرت به مرو نیز چنین بودند و درِ خانه ایشان از صبحگاهان تا پاسی از شب به روی مردم باز بود. این رفتار امام رضا (ع) به قدری در دل مردم تأثیر گذاشت که مأمون از حضور ایشان در کنار کاخ خود احساس خطر کرد!
در جریان اقامه نماز عید فطر، نیز ایشان فرمودند: من به شیوه جدم رسول خدا (ص) عمل میکنم، پس پابرهنه به سمت بیابان حرکت کردند در حالی که شور عمومی مردم را فرا گرفته بود، وقتی مأمون آن شکوه و دلدادگی را دید، متوجه شد امام رضا (ع) حاکم این سرزمین هستند نه او؛ جز مدارا با مردم عامل دیگری نمیتواند آدمی را چنین حاکم بر قلبها کند.
امام رضا (ع) با عمل به توصیه رسول خدا (ص) بر دلها حکومت میکردند و وقتی در شهر مشهد به شهادت رسیدند زنان اهل نوغان، نزد همسرانشان آمدند و گفتند مهرمان را میبخشیم به شرط آنکه اجازه بدهید در تشییع بضعةالرسول (ع) (پاره تن پیامبر (ص))شرکت کنیم ... این اقبال نبود مگر به دلیل حُسن خُلق و سلوک امام (ع) که در نهایت راهی جز ترور ایشان را برای مأمون باقی نگذاشت!
بخشی از حیات نورانی امام رضا (ع) به مناظرات کلامی در موضوعها و ابعاد مختلف گذشته است؛ حتی بعضاً مأمون برای آنکه امام رضا (ع) را در طرح مباحث علمی کنترل و ایشان را تخریب شخصیتی کند، علما و اندیشمندان را جمع میکرد و مجلس تشکیل میداد، اما حضرت ثامن الائمه (ع) به عنوان عالم آل محمد (ص) به قدری مباحث را عمیق بیان میکردند که ابهامی باقی نمیماند.
از حضرت ثامن الحجج (ع) نقل است که برترین خلق نزد پیامبر (ص) آنان بودند که بیشتر اهل غمخواری برای دیگران هستند و نیز فرمودند: پیامبر (ص) جز در زمان نیاز سخن نمیگفتند، سخن کسی را قطع نمیکردند، در حق کوتاهی و از آن تجاوز نمیکردند، کلامشان متین بود، زشت و سبک سخن نمیگفتند؛ محبّت دیگران هر چند کم در نظرشان بزرگ بود و چیزى از آن را نکوهش نمیکردند؛ چیزى آن حضرت (ص) را عصبانى نمیکرد و از کوره به در نمیبُرد .... این اوصاف به خوبی جامعه را با سیره و سلوک نبوی (ص) آشنا کرد و مانع از تحریف سنت پیامبر (ص) شد.